دختری که عملیات برادرش را تکمیل کرد
19 مه2003- عفوله
هبه دراغمه در هنگام شهادت فقط 19 سال داشت. او در روستای طوباس واقع در جنین متولد شد و در میان سه خواهر و چهار برادر خود، کوچکترین فرزند خانواده بود.
دوران ابتدایی تا دبیرستان را در طوباس پشت سر گذاشت و پس از آن برای ادامه تحصیل در رشته زبان انگلیسی وارد دانشکده ادبیات دانشگاه قدس شاخه جنین شد. پیش از پایان دوره دبیرستان و پیوستن به دانشگاه حادثهای به وقوع پیوست که نقطه عطفی در حیات هبه بود و وی را به شدت تحت تأثیر قرار داد. برادرش بکر تصمیم به اجرای عملیات شهادتطلبانه در اسرائیل گرفت اما با تمام احتیاطهای لازم دستگیر شد و به زندان صهیونیستها افتاد.
این ماجرا عزم هبه را برای ورود به عرصه مبارزه جدی کرد و تصمیم گرفت تا هرطور که شده عملیات برادرش را تکمیل کند.
او برای تحقق آرزویش با مشکلاتی مواجه شد چرا که ارتش اشغالگر حمله گستردهای را علیه گروههای مقاومت در تمام شهرها، روستاها و اردوگاههای کرانه باختری آغاز کرده بود که در جریان آن، بسیاری از اعضای این گروهها دستگیر شده یا به شهادت رسیدند و به این ترتیب هستههای مقاومت، بسیاری از نیروهایشان را از دست دادند.
تا اینکه گروههای مقاومت پس از گذشت چند ماه توانستند خود را بازسازی کرده و نیروی از دست رفتهشان را بازیابند و فعالیت نظامی خود علیه اشغالگران بار دیگر آغاز کنند.
سرانجام پس از مدتها تلاش مداوم و تماس با گروههای مقاومت فلسطین، وی موفق شد نظر مثبت فرماندهان را جلب کند.
روز دوشنبه 19 مه 2003 هبه برای آخرین بار با خانواده و دوستانش خداحافظی کرد؛ کمربند انفجاری بسیار قوی را به خود بست و به سمت هدف راهی شد.
هدف در شهر عفوله واقع در مناطق اشغالی سال 1948 قرار داشت. هبه تصمیم گرفت از ورودی شرقی مجتمع تجاری «هکعیم» وارد شده و خود را در نزدیکی در ورودی منفجر کند.
در این عملیات قهرمانانه حداقل 3 نفر کشته و 70 نفر زخمی شدند.
البته آمار تلفات میتوانست بسیار بالاتر از این باشد، اما پیش از انفجار، نگهبان مجتمع به وی مظنون شد و اجازه ورود به هبه نداد. لذا او مجبور شد خود را در نزدیکی ورودی منفجر کند.
29 مارس 2002- کریات یوفیل، قدس
منزل خانواده اخرس درحالی که آماده برگزاری جشن عروسی دختر 18سالهشان بود، حالا پذیرای تعداد زیادی از مردم فلسطین است که برای عرض تسلیت و بزرگداشت نوعروس خانواده به آنجا آمده بودند.
«آیات الاخرس» اهل اردوگاه الدهیشه در نزدیکی بیت الحم، چهارمین فرزند یک خانواده 9 نفره بود. او در مقطع سوم متوسطه درس میخواند و قرار بود تا چند روز آینده به خانه بخت برود.
با شروع انتفاضهالاقصی او تلاش کرد تا آرزویش یعنی انجام عملیات استشهادی را عملی کند اما دختر بودن، مانع از پذیرش او میشد.
بعد از انجام عملیات شهادتطلبانه توسط شهید وفا ادریس (اولین زن استشهادی فلسطین) آیات کم کم به آرزوی دیرین خود نزدیک میشد.
او چند روز پیش از انجام عملیات در مقابل دوربین ایستاد و گفت: «ارتشهای عرب به دختران فلسطینی نگاه کنند و مبارزه را از آنها یاد بگیرند.»
مادرش میگوید: «آیات برخلاف عادت، صبح زود از خواب بیدار شد، هرچند دیشب خواب چشمانش را نگرفته بود. نماز صبح را خواند و به تلاوت قرآن پرداخت. لباس مدرسه پوشید تا به مدرسه برود. من به او گفتم روز جمعه کدام مدرسه باز است؟ گفت: امروز مهمترین روز زندگیام است.»
آیات در تاریخ 29 مارس 2002 درحالی که یک بمب قوی همراه خود داشت، وارد فروشگاهی در کریات یوفیل در شهر قدس شد و با انفجار آن بمب 2صهیونیست اشغالگر را کشت و 22 نفر را مجروح کرد.
22 سپتامبر 2004- تل الفرنسیه، قدس
روز چهارشنبه اول مهر 1373 مطابق با 22 سپتامبر 2004 انفجار مهیبی در محله پرازدحام «تل الفرنسیه» (تپه فرانسوی) واقع در شهر قدس، 3 صهیونیست اشغالگر را کشت و دهها نفر را زخمی کرد.دقایقی بعد، یگانهای «شهدای الاقصی»، شاخه نظامی جنبش فتح، مسئولیت این انفجار را به عهده گرفت و نام مجری عملیات را «شهید زینب علی عیسی ابوسالم» اعلام کرد.
زینب ابوسالم 18 ساله، اهل اردوگاه «عسکر»، دهمین زن شهادت طلب فلسطینی بود که قصد داشت خودش را به داخل یکی از اتوبوسهای حامل صهیونیستها برساند ولی توسط پلیس شناسایی شد و مورد حمله قرار گرفت و بلافاصله خود را در میان مهاجمان منفجر کرد.
محل این عملیات یعنی «تل الفرنسیه»، کانون تجمع روزانه تعداد زیادی از صهیونیستهایی بود که قصد داشتند از پایانه اتوبوسهای این مکان، خود را به شهرکهای صهیونیستنشین برسانند.
انجام این عملیات کارآمدی موانع و تدابیر متعدد امنیتی حاکم بر سرزمین فلسطین را زیر سؤال برد: «چگونه دختری ۱۸ ساله با ظاهری کاملاً عربی و با حجاب اسلامی توانسته خود را به یکی از کانونهای پر ازدحام صهیونیستها در شهر قدس برساند؟»